دانلود رمان سلام بر عشق با لینک مستقیم و رایگان
خلاصه داستان :
دانلود رمان سلام بر عشق آناهیتا دختر جوون و نابغه ایه که از تموم پسر ها بخصوص پسر عمو محمودش متنفره این در حالیه که همیشه آرزو داشته پسر باشه تا بتونه جای خالی یه نفر رو پر کنه.اون از جنس سنگ و یخه.محکم و استوار در راه هدفش،هدفی که تو راهش عاشق میشه و عاشقی رو یاد میگیره و بالاخره میگه: سلام بر عشق……
قسمتی از رمان:
آناهیتا،آنیتا کجایی بدو دیگه الآن عموت اینا میانا..
اه بازم مهمون داریم هیچ وقت به مهمون و مهمونی عادت نکردم.از بچگی این شکلی بودم به قول مامانم من شانزده ساله با یه پیره زن غرغرو شصت ساله فرق نمی کنم.اسمم آناهیتاست ولی بیشتر دوستام آنیتا یا آنی صدام میکنن.امشب بالاخره از شونزده سالگی رفتم تو هفده سالگی.راستش دیشب تولد عمو جعفرم بود.این عموی بنده تاریخ تولدش خیلی بهم نزدیکه من بیست هفتم آبان و اون بیست شش ابانه.زن همین عموم با خواهرم که شونزده دی بدنیا اومده یکیه پس هر جفتمون باید این خانوده رو تحمل کنیم آخه به خودشون زحمت نمیدن حداقل یه تعارف خالی کنن که…حالا شما بگید حرصی نمیشد؟والله.
هرچی وسیله داشتم برداشتم و کردم تویه کمد زیر تختم.از تویه کمدم یدونه مانتوی لی و شلوارش رو برداشتم و با شال سفید کرمم پوشیدم.