خلاصه ی از داستان رمان:داستان این رمان هیچ جایی اتفاق نیفتاده …ادماش می تونن وجود داشته باشن …می تونن اصلا نباشن …زمان این رمان بر می گرده به سالهای ۱۳۷۰…..یه چیزی تو همون دورو برا…..
دانلود رمان وسوسه اختصاصی
وقتی امد …کسی بهش محل نداد..اهسته رفت و سر جاش نشست…هیچکس ادم حسابش نکرد دلم یه جورایی براش می سوخت
علت این همه دل سوختگی و ترحمو نمی دونستم..فقط می خواستم براش دلسوزی کنم…. شانس اورد رو میزش میوه و شیرینی بود…………وگرنه کی براش می برد …هر چند دقیقه یکبار بهش نگاه می کردم ….سرش پایین بود…گاهی هم برای تنوع به درو دیوار نگاه می کرد… اصلا خجالت نمی کشید …کلافه بود…صدا ی هیاهوی بچه ها که از تو کوچه میومد خبر از امدن عروس و دامادو می داد … سریع چادرو رو سرم مرتب کردم و با عجله به طرف در حیاط دویدم..این وسط نفهمیدم کفش کی رو پام کردم..فقط فهمیدم پاشنش بیشتر از دهن باز من …موقعه خندیدنه …. خانوم جون که اسپند یه دقیقه از دستش نمی یوفتاد …اونم به طرف در امد …..یه جور بلند که همه بشنون خانوم جون – بترکه چشم هرچی نامرد و بی ابروه …همه فهمیدن کی رو می گه…. پس لازم نبود دنبال طرف بگردن ..بیچاره حالا قرمز کرده بود
ناب رمان نامی آشنا برای علاقه مندان به خواندن رمان و کتاب،
بعید است علاقه مند به خواندن رمان باشید و حداقل یک بار به ناب رمان سر نزده باشید
بیش از 4000 رمان رایگان و فروشی در سایت بیانگر قدمت ما در این حوزه می باشد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.