دانلود رمان تقابل
تعداد صفحات : ۱۲۶۹
ژانر : عاشقانه / اجتماعی
خلاصه رمان :
داوود با قدم هایی خسته و دلی شکسته، به دنبال راهی برای التیام دردی ست که به جانش افتاد.
قصه ی غصه هایش از او مرد سرسختی ساخت که با دنیا هم سر جنگ داشت و این بین، به ازای سوختن عزیزترینش؛ عزیزترین دیگری را سوزاند به شعله ی انتقام…
پایان خوش
مقدمه :
فردا خیلی دیر است ،
باید از همین “لحظه” شروع کنم !
نباید بگذارم عقربه ها مرا دُور بزنند ؛
می خواهم دست ببَرم در ذهنم ؛
هر چه افکارِ منفی دارد ، خالی کنم!
باید جا برای احساساتِ خوب باز کنم.
خاطرات مُرده ی زیادی
روی دستم باد کرده است!
تمامِ کهنگی ها را باید خاک کنم.
پروانه های زیادی در من
سر از پیله در آورده اند؛
وقتِ آن است که از خودم آزاد شوم!
من هنوز
به پرواز با بال های شکسته
ایمان دارم…
رمان دیگر این نویسنده که قبلا در سایت منتشر شده به نام سکوت بی پروا
اسم خدا و ناموس رعشه انداخت بر تنش، دندان روی هم سایید برای دختر مورد تاخت و تاز شده ی روبرویش.
گام هایش تعادل برقرار میکرد بر وزن زمین و جاذبه اش!
جواب اویی را که زانو میسابید رو به قبله اش هم، همین عرق شرم و خجالتش کفایت بود؟
ذهن بیچاره اش کمی فراموشی میخواست، چه کرده بود که عاقبتش بدتر از یزید شده بود!
_پاشو زودتر، داره دیرم میشه. دانلود رمان
ذهن بیچاره اش کمی فراموشی میخواست، چه کرده بود که عاقبتش بدتر
داوود با قدم هایی خسته و دلی شکسته، به دنبال راهی برای التیام دردی ست که به جانش افتاد.
قصه ی غصه هایش از او مرد سرسختی ساخت که