دانلود رمان اعجاز با لینک مستقیم
نویسنده: اکرم حسین زاده ( امیدوار)
ژانر: عاشقانه اجتماعی
تعداد صفحات رمان: ۹۶۶
خلاصه:
دینا دختری سیزده ساله، مادرش را از دست داده و با برادر کوچکتر و پدرش باهم زندگی میکنند. تا اینکه پدرش ازدواج مجددی میکند و دینا و برادرش به منزل عمهشان میروند. یک شب خانوادهی مادری دینا، بدنبال آنها میآیند و این شروع یک زندگی دوباره برای دینا و برادرش است.
پلکهایش تکان خورد، نور با حجمی زیاد میان مردمک هایش چرخید.
ذهن ناباور روی این نور پرده کشید و لای پلک باز بسته شد.
دیگری آن سوی شیشه، بی قرار و خستگی ناپذیر می نمود.
شب و روزش در هم پیچیده بود و دنبال روزنه امید چشمش از آن خطوط کج و معوج
به سمت بالا پایین شدن آهسته ی سینه ی او می چرخید و باز دوباره و دوباره!
انگشت دستش تکانی خورد و یک بار دیگر پلک ها در تلاش برای بلعیدن نور لرزیدند…
دست آن یکی روی شیشه نشست و در تشخیص واقعیت و خیال ماند،
بعید نبود باز یکی از خواب هایش باشد.
شاید هم ذهن طالبش برای خودش قصه می بافت و به خورد چشم و منطقش می داد.
سایه کمرنگی از مژه های بلندش، نشان از نور می داد که اگر نور نبود،
سایه را نمی شد معنی کرد؛ تاریکی مطلق سایه نداشت.
نفس آن سمتی حبس شده و منتظر باور کردن و نکردن، کل وجودش چشم شده بود.
مثل تماشای جوجه ای به هنگام شکاندن پوسته تخم مرغ که فقط باید تماشا کرد
تا نوک کوچک و ظریف پرنده برای تکامل پوسته سختش را بشکند، فقط می توانست نگاه کند.
چشم های دخترک پوسته اش را شکست و مردمک های تیره و براق همیشگی اش
که انگار رنگ گنگی گرفته کمی کدرتر از همیشه بود، دوری میان اتاق زد
و بدون درک درستی از موقعیت روی شیشه سمت راستش ایستاد. چشم روی هم گذاشت
و با هوشیاری بیشتری باز کرد، دو گوی سبز نگران آن سوی شیشه چشمانش از دیدنش هیجان گرفت و برق زد…
دانلود رمان دیکتاتوری با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان آبادیس با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر