دانلود رمان خون آشامان اصیل با لینک مستقیم
نویسنده : گلوریا
? ژانر : عاشقانه فانتزی تخیلی خونآشامی رازآلود
? خلاصه :
روایتی عاشقانه و جنجال برانگیز از دختری پرورشگاهی به اسم مرسده که تو دانشگاه عاشق پسری میشه. اون پسره یه خون آشام از خاندان خون آشامان اصیله. مرسده به طور اتفاقی به این موضوع پی می بره و مهرداد تاریخچه خاندانش رو برای مرسده میگه تا میرسه به جد بزرگش یعنی “دیاکو” اولین خون آشام اصیل و فرمانروای خون آشامان دنیا ، که تابلویی از آن در زیرزمین قدیمی عمارت خانوادگی مهرداد وجود داره. طی اتفاقی که باعث کشته شدن مهرداد و رفتن مرسده به گذشته ، یعنی دوران فرمانروایی دیاکو و شروع داستان اصلی عشق آتشین و ابدی دیاکو و مرسده میشه ولی…
این مرد بلای جونم بود!… نه میتونستم پسش بزنم نه میتونستم بیشتر از این بهش پا بدم!…
همین جوریشم دم به دقیقه تو حلقم بود دیگه وای به حال موقعی که منم همراهیش کنم…
اینقدر حرفه ای و پر عطش میبو*سید و می بویید که احساس میکردم شیره ی جونمو با هر بو*سه میکشه بیرون!..
هر چقدر سعی میکردم ل*بامو گاز بگیرم که صدام بیرون نیاد نمیشد… تموم بدنمو غرق بو*سه کرد…
ضربان قلبم تند شد و انگار منو انداخته بودن تو کوره آتیش!…
نمیدونم کی پیراهنمو درآورد و داشت به سمت بین پام میرفت که ناخودآگاه با لحنی که لرزش و عجز داشت گفتم ؛ -نه!…دیاکو…خواهش میکنم!…
دست نگه داشتو از روم بلند شد و نگران به بدنم نگاه کرده گفت: -اذیتت کردم؟!!! بدنت کبود شده!…
لعنتی…چقدر پوستت حساسه! پوستم حساسه!!!!!! اون همه خشونتی که خرج کرد و به هیچ میگیره اونوقت میگه پوستت حساسه!…
خون آشامم انقدر پرو!!! کلافه دست میکشید رو کبودی های تنم و به خودش غر میزد: -من خوی وحشی گری و خشنی دارم!…
تو تمامه عمرم فقط جنگیدم…من ملایمتو یاد نگرفتم!..نمیدونم چطور باید یه زنو نوازش کرد که آسیب نبینه!…
تو اولین زنی هستی که من بهش میل و علاقه دارم!.. از ابزار علاقه اش نسبت به خودم ناخودآگاه اشک تو چشام جمع شد… این مرد برای رسیدن به من قرن ها صبر کرده بود!…