دانلود رمان بی هیچ دردان با لینک مستقیم
نویسنده: سامان شکیبا
⛔️خلاصه :
میخوای بدونی عاقبت دختری که رئیس بی رحمش عاشقش شد و از شدت جنون بهش تجاوز کرد چی میشه؟
عشق میان پولاد با گذشته ایی پراز اتفاقات وطلوع ایی دختری پراز انرژی
ماه بانو ی م وه های پوست گرفته را سمت پولاد گرفت:
-اول ی م وه بخور، بعد برو وسا ل ی چند روزتو آماده کن
عزیزم.
حامد که کنار پر ا ی نشسته بود گفت:
-خب اگه دوست نداره ی ب اد، ی م تون م ی سفر رو بنداز م ی ه ی
موقع ی د گه.
حرفش کامل تمام نشده بود که با اعتراض سا ن ی ر ی
مواجه شد.
دستش را به نشانه تسل م ی بالا گرفت و با اخم گفت:
-باشه، نخورد ن ی منو! مگه چی گفتم؟
ی ب شتر به نظر ی م رس د ی حرف و خواستهی خودش را به
بهانه پولاد بازگو کرده.
رابطهاش با حامد چ ی ه گاه همانند ام د ی نبود.
حامد از هر دو بزرگتر بود و با چ ی ه کدام نمیجوش د ی .
جالب بود که حتی بعد از گذر چند سال حاضر نبود
کمی حفظ ظاهر کند و حداقل وانمود کند که دلتنگش
بوده.
از جا بلند شد و سمت اتاقش رفت.
ی ل ی خ – خب… میرم آماده بشم