دانلود رمان پابرهنه با لینک مستقیم
نویسنده: نازنین محمدحسینی
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات رمان: ۴۸۳
خلاصه:
مارال كه از نوجوانی دل به محراب بسته، به خواست خالهاش برای نگهداری از كودكی كه به تازگی مادرش را از دست داده به خانه محراب میرود؛ كودكی كه خون محراب در رگهايش جاری است.
دست خيس شده از استرسش را باز كرد. چشم هايش را بار ديگر روي هم فشرد،
چيزي از استرس موجود در دلش كم نشد. نفس عميقي كشيد. نفسي كه بي شباهت
به آه غمگين و پر سوز نبود! از فشار ناخنش در كف دستش سوزش احساس كرد.
انگشت اشاره دست راستش با لرزش روي زنگ واحد شماره ٨قرار گرفت. هنوز فشار
نداده بود… همچنان ميترسيد… همچنان استرس داشت…
غم اين دو ماه به اندازه تمام غم هاي عالم روي شونه هايش سنگيني ميكرد. آينده
اي غير قابل پيش بيني…دلش نميسوخت، بلكه غم را با تمام سلول هايش حس
ميكرد. حتي شايد بيشتر از محراب…
با دلي لرزان دستش را روي زنگ فشار داد. حتي صداي زنگ كه دوبار پشت سر هم
نواخته شد، هم روي اعصابش بود و آنرا متشنجش ميكرد. كاش سارا جواب بدهد…
كاش صداي سرزنده اش در گوشش بپيچد. حتي اگر هيچوقت به دلش ننشسته بود.
حتي اگر هميشه آرزوي نبودنش را داشت… حالا ميفهميد هميشه رسيدن به آرزوها
دلش را آرام نميكند
–مارال جان تويي خاله؟
–سلام خاله بله خودمم .
–بيا بالا قربونت…
صداي خاله اطمينان بخش بود. هميشه همينطور بود! از هر خاله اي دوست داشتني
تر… حتي گاهي به اندازه مادرش دوست داشتني