دانلود رمان آوای درنا با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان آوای درنا با لینک مستقیم
نویسنده: زینب ایلخانی
ژانر: عاشقانه معمایی
خلاصه:
نورا دختری که به عشق تمام دوران زندگیش دیار اعتراف می کنه و با علم به مرموز بودن دیار وارد زندگیش میشه…
طی مدتی که با دیار زندگی می کنه میفهمه که رازی تو زندگی دیار هست که از فهمیدنش توسط دیگران واهمه داره… در کشمکش برای فهمیدن راز دیار می فهمه حامله اس و نمیدونه تکلیفش با دیاری که بچه نمی خواد چیه تا اینکه…
از جهت صورتش حدس میزنم نگاهش سمت ملورینه. با محبت و زیر لب میگه:
– شور و شیرین و ترشیش رو یه جا قربون!
دستم رو روی چشمش میکشم.
– دیگه بسه دیار این چند روز خیلی سخت گرفتی به خودت همش توی شلوغی هستی.
من رو به خودش تکیه میده و چونهاش رو روی سرم میذاره.
– سخت نگیرم آسون نمیشه.
– این دو سال چیزی آسون شد؟
میخنده.
– لااقل ملت باور کردن از آسمون نازل نشدم. فقط این ممد قفلی زده روی کنسرت منسرت رفته روی مخم. بقیهاش کجدار مریز داره میگذره دیگه، نمیگذره؟
– کنسرت تز جدیدشه؟! الان دیگه مثل قبل نیست واسه قایم کردن اسم و رسمت مجبور باشی یه جا بمونی یا کاری که دوست نداری کنی. انگار باید یادشون بیارم با کی طرف حسابن! خودشون رو جمع و جور کردن فبها، غیر از این شد اونها رو بخیر ما رو به سلامت!
حلقه دستهاش رو تنگ میکنه و محکم سرم رو میبوسه.
– گرد و خاک میکنیا دخی!!
– اینطور نکنیم انگار هر روز یه خواب تازه میبینن. کی حرف کنسرت رو زده که من نفهمیدم!
با خنده جواب میده:
– از جونش ترسیده.
-برگردیم تهران هم این کار واجبه هم دکتر رفتنت…
نچی میگه و اعتراض میکنه.
– داروهام نصف هم نشدن! برم چیکار!
خودم رو از آغوشش جدا میکنم و سمتش میچرخم.
– داروهات نصف نشدن اما فاصله حملههات داره نصف میشه…نگو خفیفه و کوتاهه…با بچه طرف نیستی! هر کدوم از این حملههای کوتاه تو منو مثل زلزله ده ریشتری میلرزونن دیار!
دستش رو روی سرم میکشه.
– نور! قبوله خانم! چرا گر میگیری!
کلافه مشغول جدا کردن قرصها از خشاب و قوطیها میشم و بغض گلوم رو میگیره.