دانلود رمان با تو تقاص هم شیرین خواهد شد | nia 12

دانلود رمان با تو تقاص هم شیرین خواهد شد

خلاصه:این داستان داستان زندگی5 دوسته که بهم خیلی نزدیکن…برای تعطیلات عید میرن شمال و در اونجا اتفاقی براشون میفته که هیچ کس انتظارشو نداره…همه فراموش میکنن اون ها زمانی بودن چون فکر میکنن اون ها مردن اما….5سال میگذره اون بچه های شر و شیطون خیلی وقته لبخند نمیزنن…دارن تقاص یه کنجکاویو میدن…تقاص یه عشق یا شایدم یه هوس…اما 5سال کافی نیست؟!
حالا اونا بازم با همن اما با وجود تمام این اتفاقات با وجود تمام عذاب ها و تقاص ها آیا میتونن باز هم مثل قبل بشن؟میتونن دوباره همون دختر بچه های سرخوش بشن؟!/…پایان خوب

قسمتی از داستان:

5سال قبل
به سمت در رفت نمی خواست دل خواهرشو بشکنه پس اخمشو کم رنگ کرد و لبخند زورکی ای زد.درو باز کرد و وارد خونه شد.مثل همیشه تاریک بود و ساکت ..خودشو کنترل کرد تا صداش نلرزه و باصدای بلندی داد زد:
-خوشکل،کجایی؟؟؟؟
از این شادی مصنوعی متنفر بود.صدایی نیومد.مثل همیشه…هه..با قدم هایی که شل شده بود رفت سمت اتاق خواب و درشو باز کرد.با دیدن صحنه ی روبروش تنش لرزید و بعد چونش…خواهر کوچیکش گوشه ی دیوار توی خودش جمع شده بود و به خودش می لرزید.با قدم های بلند به سمتش رفت و گفت
-چی شده آهو؟؟
آهو سرشو آورد بالا و اون سر جاش متوقف شد .صورت سفید اهو خیس از اشک بود.
-کی دلتو شکونده خواهری؟
جلوی خواهرش زانو زد .صدایی نشنید.مثل همیشه.سعی کرد لبخند بزنه.زورکی!اشکاشو با دستش پاک کرد و یه بوسه به چشاش زد
-دیگه نبینم گریه کنیا..(چشمک زد)شبیه میمون میشی
آهو لبخند کم رنگی زد و دل خواهرش ریش شد که آهو نمیتونه جوابی بده.
سرشو انداخت پایین و نا مفهوم زمزمه کرد: