دانلود رمان عاشک با لینک مستقیم
اثر الهام فتحی
هاکان دمیر، نوازنده و خواننده ی معروف ترکی، که بغیر خودش هیچ کس را قبول ندارد، با تنها کسی که میتواند کنار بیایید آراز دوست و مدیر برنامه های اوست، حالا آراز به دلیل بیماری پدر مجبور است تا مدتی به امورات کار پدر برسد، برای همین یک دختر ایرانی را به نام آرام جایگزین خود می کند، اما آیا آرام و هاکان می توانند روابط کاری خود را ادامه دهند …
خلاصه رمان
صحبت های دقیقه ی نود هاکان و قالب های خوشی ریزی که در تنم بالا و پایین میپرید، سبب شد که در عین دلتنگی که هنوز نرسیده سر و کله اش پیدا شده بود؛ این مسیر سه ساعت و نیمه ی رسیدن تا شیراز را تاب بیاورم. گاهی به خاطر بدی آب و هوا تا چهار ساعت و خرده ای هم پرواز طول می کشید و کلافه ام می کرد. اصلا من آدم یک جا نشستن مداوم نبودم ولی این بار با وجود افکار شادی که در ذهنم پرسه می زد حتی نگاهم از پنجره و آسمان به جای دیگری هم نیفتاد اینجا خیال می کردی به خدا
نزدیک تری و او از بالای ابرها تماشایت می کند، هواپیما را به این علت دوست داشتم و کاش به نحوی امکان دست دراز کردن به بیرون بود. به محض نشستن پرواز و سوار شدن در اتوبوس مخصوص گوشی ام را روشن کردم هاکان یک گیفت عاشقانه فرستاده بود و باز زیرش نوشته بود: مراقب خودت باش.. امیر هم در واتساپ وویس فرستاده بود که به دنبالم می آید و در سالن منتظرم می ایستد… قلبم غرق نور شد و همه ی وجودم برایش پر کشید. چقدر خوش شانس بودم که چمدانم دومین
وسیله ای بود که از ریل رد شد. فوری دسته اش را گرفتم و هم زمان قد کشیدم تا امیر را بیابم… تمام تنم چشم شده بود تا زودتر پیدایش کند. – آرام؟ صدا درست از پشت سرم آمد.