دانلود رمان آتش هوس تو با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر

دانلود رمان آتش هوس تو از ناب رمان

دانلود رمان آتش هوس تو

رمان : آتش هوس تو

نویسنده : یسنا بانو

ژانر: مذهبی عاشقانه درام

دختری که اسیر پسری هوس باز میشود .

گرفتار هوسی که اتش به جان دو خانواده می افکند…

به نام آن که عشق را آفرید تا دیوانه بی بهانه نماند…
خودم رو روی خاک سرد و نمناک قبرستون انداختم و با زجه و ناله گفتم:
-آخه بی وفا چرا تنهام گذاشتی!؟
تو رو قرآن چشم هاتو باز کن!
مرگ من بلند شو ببین می خوان تو رو ازم جدا کنن!
ببین دارم گریه می کنم! مگه نمی گفتی هیچ وقت تنهات نمیذارم!
پس چیشد!؟
-ترانه جان تو رو خدا خودتو اذیت نکن؛ پاشو عزیزم.
توجهی به حرف ندا نکردم، با وحشت به جنازه ی قهرمان زندگیم نگاه کردم که می خواستن داخل اون قبر تنگ و تاریک
بگذارنش. یه لحظه حال خودم رو نفهمیدم، عین آدمهای جنون گرفته از جام بلند شدم و دستهای ندا رو پس زدم و به طرف
قبر دویدم اما لحظه آخر به عقب کشیده شدم؛ با تمام توانم جیغ کشیدم:
-ولم کنین.

دانلود رمان آتش هوس تو

مگه نمی بینین دارن تمام هستیمو می ذارن توی قبر…
با زجه ادامه دادم_ ِ د لعنتیا اونجا تاریک و سرده..
از شدت جیغ ها و زجه هام حس می کردم گلوم زخم شده. دیگه نای حرف زدن نداشتم، با ریخته شدن خاک به روی تن
بابام، ته مونده های غرورم به اتمام رسید و دو زانو کنار قبرش فرود اومدم .
مات به سنگ قبری خیره موندم که تن پدرم رو تو آغوش سردش گرفته بود!
قبری که حالا خونه ی ابدی تمام زندگیم بود.
تهی از هر احساسی بودم! قلبم تیر کشید.
دنیا جلوی چشمم تیره و تار شد، چشمام روی هم افتاد و به عالم بی خبری فرو رفتم…
با حس سوزش توی دستم، پلکهام رو سعی کردم باز کنم، اما انگار وزنه ی چند کیلویی روی چشمهام بود. بالاخره با
زحمت فراوون پلکهام رو از هم باز کردم!
اولین چیزی که به چشمم اومد اتاق آبی رنگ با وسایل پزشکی بود. سرم رو به اطراف چرخوندم.
نگاهم به روی ِ س ُ ر ِم توی دستم ثابت موند. سعی کردم به یاد بیارم که چرا اینجام!؟ ناخن شصت و اشاره ام رو روی شقیقه
ام گذاشتم…
یک هو همه چی یادم اومد. قبرستون…جنازه ی پدرم…جیغ ها و زجه هام و در آخر از هوش رفتنم…
بغض به گلوم هجوم آورد. توی جام نیم خیزشدم و ُ س ُ رم رو با یه حرکت از دستم خارج کردم که باعث شد از درد لبم رو
محکم گاز بگیرم