ناب رمان با افتخار تقدیم می کند اثر فریده بانو نویسنده امن ترین آغوش دنیا و ایلین بانوی من ویدیا راجع به دختری که با پسرخان ازدواج میکنه بعد این دختره شب ازدواجش اتفاقاتی میفته ..
با صدای هلهله ی آدینه سر خدمتکار خونه عصبی از خواب پا شدم دستی به موهای لخت بلندم کشیدم و با همون لبای خواب بلندم پا برهنه از اتاق بیرون اومدم از نرده های طبقه بالا آویزون شدم موهای بلندم روی هوا معلق شد با صدای خشداری گفتم:آدینه چه خبره کله سحر بابا بذار بخوابم صدای مهربون آدینه بلند شد_خواب چیه خانوم جان باید هلهله کنی از پله ها پایین رفتم_باز چی شده؟؟ مامان اینا کجان؟ آدینه سری تکون داد
من نمیدونم پسر عمارت شاهی چی توی تو دیده که عاشقت شده یهو چشم هام باز شد موهامو کنار زدم _تو چی گفتی؟! خنده ی ریزی کرد _چیه خواب از سرت پرید خانوم جان پشت چشمی نازک کردم _نخیر،کی گفته فقط واسم سوال شد همین آدینه سری تکون داد گفت: _من این موهارو تو آسیاب سفید نکردم خانوم جان
عشق تو چشمات دو دو میزنه خندیدم و سرمو پایین انداختم _حالا بگو چی شده _اول برو دست و صورتو بشور بعد بیا تا بهت بگم پامو زمین کوبیدم اه آدینه _همینه که هست دیگه نمیخوای که هیج رفتم سمت سرویس بهداشتی مش رحمان چه زن لجبازی داره صدای خنده ی آدینه بلند شد وارد سرویس بهداشتی شدم آب و باز کردم و صورتم و شستم نگاهی به چهرم که توی آیینه افتاده بود انداختم پوست سفید،چشم ابروی مشکی و خال کوچکی که گوشه ی لبم خودنمایی میکرد
ناب رمان نامی آشنا برای علاقه مندان به خواندن رمان و کتاب،
بعید است علاقه مند به خواندن رمان باشید و حداقل یک بار به ناب رمان سر نزده باشید
بیش از 4000 رمان رایگان و فروشی در سایت بیانگر قدمت ما در این حوزه می باشد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.