خلاصه کتاب
حَوا میمیرد. قلبش از کار میایستد و از خواب بیدار نمیشود. فرزندانش جمع میشوند دورِ هم، فرزندانی که از او زخمخوردهاند؛ آدمهایی که حالا نمیدانند بابتِ مرگ او چه حسی باید داشته باشند. آنها میخواهند گذشته را با حوا دفن کنند و افشای رازها، به آنها میفهماند که هرگز نمیشود گذشته را دفن کرد...
- نام کتاب: تعبیر بیداری
- ژانر: اجتماعی، عاشقانه
- نویسنده: رزا دهقانی پور
خلاصه کتاب
خاله؟ الان چشم های تو آبیه یعنی همه چیز رو آبی میبینی؟
به جسم ریز میزه درنا که روی پام نشسته بود خیره شدم و خندیدم.
- مگه چشم هاش تو که قهوه ایه همه چیو قهوه ای مبینی بچه؟
بهم خیره شد و دندوننما خندید.
- نه!
محکم تر بغلش کردم و از تاب پایین اومدم تا لبه باغچه حیاط بشینم و به محض بلند شدنم صدای باز شدن درب ناگهانی خونه اومد و قامت آبان تو چهارچوب ظاهر شد و پشتش مادرش اومد.
- نام کتاب: خاکستری
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: نگار رازقندی
خلاصه کتاب
هات ترین بازیکن فوتبال کالج ایالت از من خواست دوست دختر جعلیش باشم.
و منم ازش خواستم که بکارتمو بگیره.
کلی جانسن با اون عضلات شیش تیکه و لبخند کشنده اش خود شیطانه. در طول فصل روزی نیست که سرخط اخبار نباشه یا دخترای دانشگاه به هدف متحرک شون تبدیلش نکنن.
برای من به عنوان هماهنگ کننده روابط عمومی تیم، اون یکی از راحت ترین بازیکن ها برای اداره کردن بود اما بعد از بهم زدن با عشق دبیرستانش داغون شد.
و برای من به معنی واقعی کلمه دردی توی باسن شد.
ما برای اصلاح رفتارش جلسه گذاشتیم و وقتی اون متوجه شد که روی خواننده بار کراش دارم یه نقشه ی مسخره کشید.
او به من کمک می کرد که توجه کراشمو جلب کنم و منم بهش کمک می کردم حسادت دوست دختر سابقش رو تحریک کنه.
ما قوانین تعیین کرده بودیم.
ما کلمه ی امن گذاشته بودیم.
اما میگن قوانین برای شکستنه مگه نه؟!
- نام کتاب: نقطه کور
- ژانر: عاشقانه خارجی ورزشی بزرگسال
- نویسنده: kandi steiner
خلاصه کتاب
-من می تونم اون دکتری که دنبالشی رو بیارم تا خواهرت رو عمل کنه و در عوض تو هم…. ماهرخ با تعجب نگاه مرد رو به رویش کرد
که نگاهش در صورت دخترک چرخی خورد.. دخترک عاصی از نگاه مرد، با حرص گفت: لطفا حرفتون رو کامل کنین…!
مرد نفس سنگینش را بیرون داد.. گفتنش کمی سخت بود اما باید می گفت…. این به نفع هر دو بود..
حداقل بیشتر به نفع دخترک رو به رویش بود. با جدیتی که جزو جدا نشدنی شخصیتش بود، برخلاف اعتقاداتش،
اجبارا چشم تو چشم دخترک با مکث گفت: دکتر معالج مهگل رو میارم و در عوضش… زنم شو…!!!
- نام کتاب: ماهرخ
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: ریحانه نیاکام
خلاصه کتاب
در مختصاتی از مشرق، زنی با ظاهری از جنسِ غرور، بعد از مرگ همسرش از خانوادهی پدری طرد میشود و تنها و مستقل با دخترش زندگی میکند.
قصه در مغرب اما راجعبه هنرمندیست از قماشِ احساس و ردهی مردانگی! که اسم و راهِ پدر را درک کرده، اما چون نمیخواهد حقالناسی به گردن داشته باشد، از سهمیهی او استفاده نکرده و خود را از تحصیل منع کرده است.
خاطرهای از کودکی، احساسی با قدمت یک رویا در قلب مهدیار به جا گذاشته و او را وادار کرده با ازدواج و روابط عاطفی بیگانه باشد. پسر جوان روزگار زیادی با نقاشی از چشمهای یک زنِ مرموز و ناشناخته زندگی میکند، تا اینکه درنهایت سرنوشت میچرخد و کودتایی پُر سروصدا آغاز میشود...
عشقی ممنوع! از جنسِ رسوایی! زندگیِ مهدیار را دستخوش تغییر قرار میدهد... و بعد از سالها، گمشدهی کودکیاش را در آغوشِ جوانی لمس میکند. گمشدهای که با وجود اختلاف سن و ظاهر و تفکر و باورهایش با مهدیار، مکملِ تنهاییهای او و پروازِ بالهای زخمیاش است...
- نام کتاب: سورئالیسم
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: نیلوفر رستمی
خلاصه کتاب
والنتینا از من متنفره.
این جلوی منو از دزدیدن و نگه داشتنش برای خودم نمیگیره.
وقتی نوجوون بودیم اونو به خونه ی من اوردن. بدن باکره ش رو در ازای پرداخت بدهی به پدرم فروختن. اون تنها روشنایی دنیای تاریک و جنایی من شد و من نمیتونستم عاشقش نباشم.
حالا زندگی ده سال ما رو از هم جدا کرده و من اسم خودمو به عنوان بدنامترین و سادیسمی ترین پادشاه مواد مخدر ساحل غربی ثبت کردم.
برام مهم نیست که ازم متنفر باشه. بالاخره انقدر قدرتمند شدم که والنتینا رو برای خودم نگه دارم و هیچ کس نمیتونه مانعم بشه.
گذشت یک دهه، نیاز وسواس گونه ی من رو به اون برطرف نکرده. هرکسی که بخواد اونو از من بگیره میکشم.
والنتینا از اولم قرار بود مال من باشه. هیچی نمیتونه مانع من برای مالکیت جسم و روح اون بشه.
- نام کتاب: زیبای گمشده
- ژانر: عاشقانه مافیایی خارجی بزرگسال
- صفحات: 500
خلاصه کتاب
قلمرو رز، قلمرو تاریکی
قلمرویی که من درون اون گیر کردم.
مرد بی احساس و بی رحمی که توی دنیای تاریک خودش غرقه.
و من، لیلی رز! دختر یتیمی که به اشتباه سوار پرواز ویآیپی شدم که اون مافیا رزرو کرده بود.
و چی میشه اگه شاهد قتلی باشم، که نباید باشم؟
حالا من اسیر و گریبان یه مافیایی شدم که کل کشور از اون میترسن و میخوان ترورش کنن.
- نام کتاب: دانلود رمان قلمرو رز
- ژانر: عاشقانه مافیایی
- نویسنده: حدیث افشارمهر
- صفحات: 1400
خلاصه کتاب
رستا از نوجونی شیفته ی پسر همسایشون هست و روش کراش داره. پسری که برادر همکلاسیشه!
پسری که مرموزه،مغروره و هیچوقت رستارو تحویل نمیگیره و رابطه ی مخفی و بازی با دوست دختراش داره!
اما همه چیز وقتی عجیب میشه که در کمال ناباوری متوجه میشه فرزام قراره بیاد خواستگاریش.
اون هم فرزامی که هیچوقت تحویلش نمیگرفت و رستا که بشدت رو این آدم مبهم و
جذاب کراش داره واسه جلب توجه فرزام و از دست ندادنش حاضر میشه
روز خواستگاری تو اتاق…
- نام کتاب: مادمازل
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: سیما نبیان منش
خلاصه کتاب
در اوج بهار عاشقی، زمانی که ساسان جهاندار تصور نمیکرد آتش عشقی که بین او و آهو میسوخت بتونه شعله های داغ تری داشته باشه، زمانی که با هر بار عشق بازی حس میکرد نه تنها جسمشون بلکه روحشون به هم پیوند خورده و جدا نشدنی هستند، آهو ناگهان بهش پشت کرد و با برادر بدنام و قدرتمندش، سیاوش پیوند ازدواج بست.
- نام کتاب: قصه دو ماهی
- ژانر: عاشقانه درام جنایی معمایی
- نویسنده: لیانا دیاکو