دانلود رمان خان هوس باز با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان خان هوس باز
«گلناز»
گوشه ی اتاق کز کرده بودم.
مامان، مدام اشک می ریخت و توی سرش می زد.
این دیگه چه مصیبتی بود؟ خانواده ی کوچیک ما چطور می تونست این بدبختی بزرگ رو تحمل کنه؟
گلنار، رو بهم کرد و همونطور که چونه اش از بغض می لرزید گفت:
-آبجی جان، حالا چی میشه؟
حتی اون هم متوجه شده بود که قراره یه اتاق بد برامون بیوفته.
چه می دونم؛ شاید افراخان، به خاطر اینکه محصولات امسالش آتیش گرفته بود، به سلابه می کشیدمون.
یا شاید...
تقصیر بابا که نبود! بود؟
از جام بلند شدم ...
دانلود رمان خاکستر آتش از ناب رمان
[caption id="attachment_2039" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان خاکستر آتش[/caption]
خلاصه:
درمورددختریه ک درروز تولد هجده سالگیش اتفاقایی براش میوفته و چیزایی میبینه ک همه فک میکنن دیوونه شده و بیماره درحالی ک اینطور نیست و هرچیزی ک میبینه واقعیه و....
دانلود رمان از جنس اقلیما با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان از جنس اقلیما
مقدمه:
گیرم که باخته ام...!
اماکسے جرات ندارد بمن دست بزندیاازصفحه ے بازے بیرونم بیندازد!
شوخے که نیست من شاه شطرنجم...
تخریب میکنم آنچه راکه نتوانم باب میلم بسازم...
آرزوطلب نمیکنم آرزومیسازم...
لزوعمے نداردمن همانے باشم که توفکرمیکنے..
من همانے م که حتے فکرش راهم نمیتوانے بکنے...!
لبخندمیزنم و اوفکرمیکندبازے رابرده وهرگزنمیفهمدمن باهرکسے رقابت
نمیکنم...
زانو نمیزنم...
حتے اگرسقف آسمان کوتاه ترازقامتم باشد...!
زانونمیزنم...
حتے اگرتمام مردم روے زانوهایشان راه بروند...
مـــــن زانونمیزنم...
به نام خدا
تمام تنم بخاطرکتکای دیشب کوفته وزخمی بود.بخاطر اینکه نتونسته بودم پول
بیشتری براش ببرم تامیتونست کتکم زد.ازاین مردکه اسم پدر رو یدک میکشه
متنفرم ...
دانلود رمان از جنس اقلیما از ناب رمان
[caption id="attachment_1288" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان از جنس اقلیما[/caption]
مقدمه:
گیرم که باخته ام!...
اماکسے جرات ندارد بمن دست بزندیاازصفحه ے بازے بیرونم بیندازد!
شوخے که نیست من شاه شطرنجم...
تخریب میکنم آنچه راکه نتوانم باب میلم بسازم...
آرزوطلب نمیکنم آرزومیسازم...
لزوعمے نداردمن همانے باشم که توفکرمیکنے
من همانے م که حتے فکرش راهم نمیتوانے بکنے!...
لبخندمیزنم و اوفکرمیکندبازے رابرده وهرگزنمیفهمدمن باهرکسے رقابت
نمیکنم...
زانو نمیزنم...
حتے اگرسقف آسمان کوتاه ترازقامتم باشد...!
زانونمیزنم...
حتے اگرتمام مردم روے زانوهایشان راه بروند...
من زانونمیزنم...
دانلود رمان تمنای مرگ
رمان تمناى مرگ?
نویسنده: مارال.ع.ز
خلاصه:
تمناى مرگ داستان فوق العاده جذاب به خانواده خوشبخته كه وارد بازى كثيفى از جنس عشق و خيانت مى شن و...
پایان:خوش✨
دانلود رمان مرا میان این زندگی جا نگذار از ناب رمان
[caption id="attachment_2435" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان مرا میان این زندگی جا نگذار[/caption]
مرا میان این زندگی جا نگذار
نویسندھ: پریا احمدی
تعداد صفحات رمان : ۴۷۱
خلاصھ:
مرا میان این زندگی جا نگذار، داستان زندگی آدمهاییه که مثل همهی ما مشکلاتی داشتن و دارن با اون کنار میان، دارن آينده رو میسازن. تو این داستان خبری از کل کلهای بیهوده و عشقهای اجباری نیست. یه عاشقونه آرام و دختری که باید دید میتونه ازطوفان زندگیش بگذره…
دانلود رمان به من نگو نفس از ناب رمان
[caption id="attachment_2354" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان به من نگو نفس[/caption]
رمان: به من نگو نفس
نویسنده: مژگان باریده
ژانر : عاشقانه تعداد صفحه : ۴۲۴ خلاصه: دختری که توی یه خونواده ثروتمند و با آبرو زندگی میکنه ناخواسته عاشق راننده جدید خونه شون میشه ازقضا این راننده شخصی واسه انتقام از بابای دختره اومده توی خونوادشون با کلی دوز و کلک آخرش با دختره ازدواج میکنه و بقیه ماجرا…
دانلود رمان مرکب سیاه چشمانش از ناب رمان
[caption id="attachment_2339" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان مرکب سیاه چشمانش[/caption]
خیره میشم به لوستر گرد کریستالى اتاقم که پرکانه هایى بى رنگ ک رک مانند خودـ رک به رکل باد کولر بدکف ارادق مثل خودـ ، تاب میخودند
مثل خودـ که تول این همه ساؿ که عمر کردـ، هرکى دلش خواست منو تابوند
نه ، اما نه مثل دیرکز ، اشکم از گوشه چشمم پایین میاد که با اکمدنش رکل زخم کنار موهاـ میسوزکندـ مثل الانم، نه مثل سه ساؿ پیشم
راست میگن ، میگن محبت زیاد دشمنى میارق
دیشب با چشمال خودـ محبت خار شدمو دیدـ ، دیدـ ...
دانلود رمان قدم به دنیای نارنجی ام بگذار از برتربن رمان ها
[caption id="attachment_2304" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان قدم به دنیای نارنجی ام بگذار[/caption]
? نویسنده : دختران من
? تعداد صفحات : 723
? خلاصه :
جواد، روایت داستانش رو خودش دست میگیره تا از عاشقشدن بگه. آقاجواد قصهی ما طی یه کنجکاوی، واردِ دنیای پردرد دختری میشه. اینجاست که میگم ورود هرکس به زندگیت بی دلیل نیست؛ یا میشه درس زندگیت، یا میشه آدم زندگیت. بهنظرتون جواد کدوم یکی از این دوتا میشه؟ کی دوست داره بخونه اونایی که دنیاشون نارنجیرنگه عشقاشون چه رنگیه؟ عشقهایی که نه سفید و نه سیاهه، عشقهایی که ...