دانلود رمان رویای خام از مرضیه یگانه برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان رویای خام
دلشوره بدی داشتم. بعد از پنج سال این اولین دیدار ما بود.یعنی مرا به یاد میاورد؟!
دستم را برای زدن زنگ در بالا آوردم ولی هنوز جرات زدن زنگ را نداشتم که صدای فریاد زنی مرا کنار در میخکوب کرد.
میرم پس چی فکر کردی، بچتو خودت بزرگ کن تا حالت جا بیاد دیوونه.
در باز شد و مونا جلوی رویم ظاهر شد.خشکم زد.لحظه ای فکر کردم مرا شناخت ولی او باز فریاد زد : بفرما پرستار بچه هم رسید.
صدای فرزاد قلبم را از جا کند : گمشو از خونم ...