دانلود رمان ستاره ای که ستاره بود با لینک مستقیم و رایگان برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان ستاره ای که ستاره بود با لینک مستقیم و رایگان
صداي در حیاط باعث شد کارم رو ول کنم و از پنجره نگاهی بندازم، طبق معمول دستش یه کیسه میوه و یه نون بود ...
وقتی به قیافه ي سیاه شدش و قد کوتاهش نگاه میکنم دلم قنج میره ...
یادمه اولین بار که بهش گفتم نمیخواد تو خرید کنی، پولاتو جمع کن ...
یه قیافه ي حق به جانب و مردونه به خودش گرفت و با غرور گفت: مرد وقتی میاد خونه باید دستش پر باشه ...