دانلود رمان شجاعت ممنوعه از ناب رمان
[caption id="attachment_640" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان شجاعت ممنوعه[/caption]
خلاصه داستان :
بعضی وقتا ما آدما نمیدونیم داریم چیکار می کنیم … نمیدونیم تصمیم الانمون چقدر توی آینده تاثیر داره و نمیدونیم که آینده چه چیزی جلومون میذاره. اما این سه تا دوستای داستان ما اینو نفهمیدن … آخرشم همون دوستی که فکر می کردن احمقه باعث نجاتشون میشه… اما چه نجاتی. نجات پیدا نمی کردن بهتر بود… فرهاد، راوی داستان، همراه دوستاش مهرداد و علی با رفتن داخل یه خونه وارد گذشته غم انگیز یه نفر دیگه میشن … گذشته ای که هر کس واردش ...
دانلود رمان سه دوست از ناب رمان
[caption id="attachment_631" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان سه دوست[/caption]
خلاصه ی از داستان رمان:
من و میترا و زهرا هر سه مون شکست خورده ایم اما نه به یه شکل .
ولی ما سه نفر همه زخم خورده ایم از این دنیا و شاید سیر از این دنیا و بازی هایی که زمونه با آدم میکنه .
پس ای همدم من منو ببخش که صفحات سفیدتو کثیف میکنم با خاطراتم که برامون عذاب آوره .
همین گذشته بود که باعث شد ماسه نفر از هم جدا بشیم و دوستیمون به هم بخوره …
دانلود رمان دنیا را به پایت خواهم ریخت از ناب رمان
[caption id="attachment_625" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان دنیا را به پایت خواهم ریخت[/caption]
نام رمان : رمان دنیا را به پایت خواهم ریخت
نویسنده : چیکسای
خدایا!!!
به مهربانیت قسم
پای سفره هفت سین
پای سفره عقد
و
تو عکسهای دسته جمعی
جای هیچ پدر و مادری را خالی نگذار
(آمین)
مارال بزرگ شده پرورشگاه است.
او با حمید رضا یکی از پسرهای پرورشگاه ازدواجی عاشقانه دارد ولی به علت رخ دادن یکسری حوادت حمید رضا مفقود میشود و مارال میماند با دنیای از مشکالات که یک تنه با آنها مبارزه میکند…
بعد از سالها حمید رضا در برابر مارال قرار ...
دانلود رمان فقط در چند ثانیه از ناب رمان
[caption id="attachment_613" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان فقط در چند ثانیه[/caption]
خلاصه داستان:دختری به نام هلن با پسر خاله اش نامزدی کرده بود ، اما اورا دوست نداشت . پسر خاله او سامیار هم بخاطر پول می خواست با آن دختر ازدوواج کند . سامیار پسر کثیفی بود و هلن برای ثابت کردن این که سامیار بد است ، با کمک دوستش و یه شخص دیگر ، توانست حقیقت را ثابت کند . در این میان هلن عاشق پسری شد که …
نمی دونم تو چی از خدا می خوای؟
من که از خدا ، فقط ...
دانلود رمان سایه ی دوست داشتنی از ناب رمان
[caption id="attachment_599" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان سایه ی دوست داشتنی[/caption]
رمان در مورد تجربیات یک دختر معمولی و خانواده ی دوست داشتنی اونه.
از واقعیت زندگی اطرافیانم شکل گرفته و بیشتر به نقش خانواده در شکل گیری تجربیات تلخ و شیرین جوانان تاکید داره.
مسلما رمانتیک خواهد بود
اما فضای غیر واقعی نخواهد داشت.
دانلود رمان همیشه عاشق از ناب رمان
[caption id="attachment_596" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان همیشه عاشق[/caption]
خلاصه داستان :
«گریختم تا رها شوم … خلاص از گناه … از منجلاب … و گرفتار شدم … اسیر تو و چشمانت … صداقت نگاهت … و به تو پیوستم به سادگی نفس کشیدن … یافتمت میان سرخوردگی و تنهایی ام … خواستمت با تمام وجود … ولی با شک … با تردید … دودل بودم برای داشتنت … حضورت آفتابی بود و من، یخ زده … روز بودی و من، شب … نه … تو هم شب می شدی … خودم دیدم … مانده بودم که ...
دانلود رمان آخر خوش شانسی از ناب رمان
[caption id="attachment_593" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان آخر خوش شانسی[/caption]
شاید هرکسی نغمه رو ببینه فکر کنه چقدر این دختر خوشبخته و چقدر بی خیال ، ولی همه ی اینها یه نقابه…
یه نقاب از بهترین بودن، یه نقاب از خوشبخت بودن…
اونم یه دردی داره… مثل همه ی ما… درد نداشتن خانواده…
یه مشکلی داره… مشکلی که از نظر خودش غیر معمولیه…
این نقاب کی کنار میره؟
وقتی یه نفر با حضور بدون انتظارش و حرفاش زندگی نغمه رو از این رو به اون رو میکنه.
دانلود رمان در عشق غیر ممکن معنا ندارد از ناب رمان
[caption id="attachment_577" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان در عشق غیر ممکن معنا ندارد[/caption]
نویسنده : افسون۷۴ کاربر انجمن نودهشتیا
برگزاری مسابقه والیبال تو شهر دختر رمان من که به خاطر یه اتفاق در گذشته
از رشته ی والیبال دل خوشی نداره باعث هیجان و خوشحالی دوست عشق والیبالش یعنی شوکا میشه
و شوکا هم که هر طور شده دوست داره بره داخل ورزشگاه و والیبالیست های محبوبش
رو ببینه روشنا رو مجبور به انجام یه ریسک بزرگ میکنه . ریسکی که سرآغاز داستان ما میشه …
دانلود رمان بــــچه های شیطون + ی دخــی دیوونه از ناب رمان
[caption id="attachment_553" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان بــــچه های شیطون + ی دخــی دیوونه[/caption]
..
؟
اتریسا ..
؟
مامان بیا تو . خانم حکمت زنگ زدن..
تا اسم خانوم حکمت و شنیدم تند تند رفتم تو خونه ، با اینکه حیاط زیاد با خونه فاصله نداشت ولی بازم نفس نفس میزدم - هوووف بده من مامان. -سلام خانوم حکمت. -سلام اتریسا جان . بالاخره به ارزوت رسیدی .! کار پیدا کردی .! یه پا مستقل میشی واسه خودت .! ولی چیز بدش اینه که تمام روزه .! -اشکلای نداره خانوم حکمت ، من مشکلی ندارم ...