دانلود رمان دیو و دلبر با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان دیو و دلبر
به قلم MH NOVEL
حالا میایم حسابی باهاش آشنا میشی
خواستم اعتراض کنم که صداش جدی شد.
- تیدا؟
- جانم؟
- نورا رو چیکار کنیم؟ میترسم وقتی بهناز رو ببینه سکته کنه
قلبم هری ریخت و گفتم:
- بهوادم همینطور.. به نظرم شما بهناز رو بیارین و خودتون فرار کنین
هر دومون زدیم زیر خنده. ولی واقعا جای استرس و اضطراب بود.
پرسیدم:
- چند ساعت دیگه می رسین؟
- احتمالا 3ساعت دیگه تهران باشم
به معنای واقعی کلمه برگام ریخت. داد زدم:
- سه ساعت؟! من تو سه ساعت چه گ ِلی به ...