خلاصه کتاب
نفس نداشتم. قلبم توی سینه میکوبید و با همهی توان فقط میدویدم. پشت سرم فریاد بود؛ آشوب بود؛ به زبان روسی عربده میکشیدند و صدای کوبیده شدنِ کفشهای مردانهشان روی زمین بندر، در گوشهایم اکو میشد.
تعدادشان زیاد بود.
وقتی نفسزنان از کنار کانتیرهای بزرگِ آبی و قرمز میدویدم، کسی از گذشته توی گوشم پچ میزد:
«من دوستت دارم، تو رو باور دارم... میدونم که برمیگردی پناه.»
آن روز، همه چیز جور دیگری بود. او غرق شده بود توی چشمهای عاشق من، و من حل شده بودم در نفسهای گرمِ مردی که برای این عشق، با همه میجنگید.
- نام کتاب: ارس و پریزاد
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زینب رستمی
خلاصه کتاب
نگاهش را با لبخند از جایگاه عروس و داماد گرفت و دکمهٔ کت خوشدوخت و اسپرتش را بست. با دقت اطراف را از نظر گذراند.
همهچیز مرتب بود. بهقاعده و طبق اصول. بیخود نبود تکتک تاریخهای چندماه آیندهاش هم برای مراسم عروسی رزرو شده بود.
حالا تالار پذیراییاش حسابی اسم و رسم در کرده بود. تذکری به یکی از پیشخدمتها داد و جلوتر رفت. امشب مراسم خاصی بود.
برای عروسی خواهر دوست قدیمیاش حسابی سنگ تمام گذاشته بود. همه چیز باید به نحو احسن انجام میشد.
- نام کتاب: دانلود رمان رخساره
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: هانی زند
خلاصه کتاب
نغمه تک دختر یه سازنده سرشناس تو شیرازه، دختری که بخاطر نگرانی ها و حساسیت پدر و مادرش وابسته و منزوی شده. بخاطر این وابستگی ها نغمه سه ساله پشت کنکور مونده و به شدت دلش استقلال و رفتن از خونه میخواد. برای همین از مردی کمک میگیره تا بتونه پدرش رو راضی کنه و دانشگاه شهر دیگه بره، مردی که در ظاهر هدفش کمک به استقلال نغمه است اما در باطن ... برنامه دیگه ای برای نغمه داره!
- نام کتاب: نغمه شب
- ژانر: عاشقانه طنز اجتماعی
- نویسنده: آرام | بنفشه
خلاصه کتاب
"روایت یه درخت طلسم شدس، درختی که پدرخوندهام هر سال یک دختر باکره رو زیر اون درخت سیاه تا سر حد مرگ تحریک میکرد.
و بعد جسم پر از شهوتشون رو روی یک تخته سنگ قربانی میکرد.
یک مار پیتون سیاه رنگ داخلش لونه داشت، با چشمای قرمز ترسناکش!
اون درخت منو فراخوند، مار سیاه پیتون دور بدنم پیچید و من شبیه یک عروسک از داغی و فشاری که داشت به تنم میاورد مسخ شده بودم.
اون هیولا با ارضا کردن جسمم خودشو ازاد کرد و من رو به عنوان جفتش اسیر غل و زنجیر انتقامش کرد..."
(اغبر به معنی شوم/تاریک/غبارآلود)
- نام کتاب: طالع اغبر
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: یاسمن فرحزاد
خلاصه کتاب
برای نینا اسکو اواخر دهه سی بودن به معنای آزادی از شوهر سابق، آزادی از خانهی حومهی شهر مجللشان و آزاد شدن به معنای این بود که بتواند روی تغییراتی که دلش میخواست تمرکز کند. چیزی که میخواست هم همان چیزی بود که همسر سابقش همیشه آن را وتو میکرد. یعنی یک توله سگ پرجنب و جوش و تحسینبر انگیز. اما چیزی که گیرش آمد… فِرِد بود. سگی چاق و میانسال که کمی هم بو میداد و آشکارا…
- نام کتاب: هر کسی به جز تو
- ژانر: عاشقانه بزرگسال خارجی
- نویسنده: جنیفر کروزی
خلاصه کتاب
رمان یاس ، داستانی ترکیبی از تخیلات و وقایع به روز و به شمار رفتهی دنیای واقعیمونه.
برای یاسها و دخترانی که به هر دلیلی مجبورند راه سکوت رو در پیش بگیرن.
یاس بعد از مرگ شوهرش بخاطر رازش مجبوره از پرهام پسر برادرشوهرش تمکین کنه......
- نام کتاب: یاس
- ژانر: #عاشقانه #بزرگسال #اجتماعی #درام #اروتیک
- نویسنده: مریم پیروند
خلاصه کتاب
نور از شیار پرده افتاده بود پشت پلکهایم. خوابم کال مانده بود. درست مثل چند شب قبل. روی پهلو چرخیدم و چشم بازکردم. صورت مادری با فاصلهی کمی از من روی بالش آرام گرفته بود. چشمهایش بسته بود و لبهایش میلرزید. نفسش بوی ماندگی میداد. بوی دهانی بدون دندان.
به کندی روی تشک نشستم. موهایم را روی شانه جمع کردم و چشم دوختم به حرکت کرخت عقربههای ساعت که انگار یک جهان روی شانهشان سنگینی میکرد.
- نام کتاب: همین گوشه از آسمان
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: لیلا نوروزی
خلاصه کتاب
پسر قصمون یه کشتی گیر معروفه که عاشق دختر خالشه ولی خب مشکالت زیادی سرراه شون قرار می گیره .
- نام کتاب: نورانی
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زهرا فضلی
خلاصه کتاب
"کُلبی آلبرایت" نویسندهی داستان های فانتزی پرفروش نیویورک تایمز، برای فرار از رکود ذهنی عجیبی که به خاطر مشکلات خانوادگی دچارش شده، با یه تصمیم آنی و بدون خبر دادن به کسی، از شهرش دور میشه و یه مقصد تصادفی رو انتخاب میکنه. شاید اینطوری بتونه به ذهن آشفته اش سر و سامونی بده.
تو این سفر با "اسپنسر بالدوین" آشنا میشه، نابغهی جذابی که تمام زندگیش خلاصه شده توی کار با تکنولوژی و از سایه های روابط گذشته اش فراریه.کلبی و اسپنسر به شکل عجیب، دیوانه وار و آتشینی جذب هم میشن و همه معادلات هر دوشون برای ادامه ی هدفی که داشتن به هم میریزه و...
- نام کتاب: به دنبال کریسمس
- ژانر: #عاشقانه #اروتیک #بزرگسال #خارجی
- نویسنده: Jill_Shalvis