دانلود رمان عشق زوری با لینک مستقیم و رایگان
نویسنده : زهرا.چ
خلاصه ی از داستان
این رمان درباره ی دختری به اسم نفس که مجبور به ازدواج با یه پسر سرد و مغرور واسه نجات جون مادرش میشه و …
با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم اههه بازم یه روز دیگه امروز هرجور شده باید
مامانو راضی کنم که برم دنبال کار بگردم من نمیدونم چه مشکلی با کار کردن من داره آخه هی میگه:
دخترم تو باید درستو بخونی!
آخه درس میخام چیکار تو این اوضاع
با اکراه از روی تخت یه نفرم بلند میشم و میرم دستشویی و بعد از انجام دادن کارهای مربوطه میرم بیرون و روبروی آیینه می ایستم قیافم به نظر خودم عااولیه سقفو بگیرین
چشای درشت مشکی..لبای متناسب و قلوه ای..دماغ متناسب صورتم..ابروهای کمونی
چالی که وقتی میخندم روی صورتم میفته که خععلیم بهم میاد و باحالم میکنه
خعب دیگه دست از آنالیز کردن خودم بر میدارم و مشغول شونه کردن موهام میشم موهای خرماییم
موهامو که شونه کردم بستمشون و به سمت آشپزخونه رفتم و تو همون حال مامانو صدا میزدم
مامااااان مامانییییی خوشگلممم
وااا چرا هرچی صداش میزنم جواب نمیده