خلاصه کتاب
منصور و شیرین زندگی جالبی ندارند. پر از کشمکش و سردی، تنها دلخوشی شیرین دخترشان شادی است و تنها ریسمانی که اون را در این زندگی نگه داشته است ولی برای منصور اینطور نیست، بالاخره تصمیم به جدایی می گیرند ولی چیزها انطور که شیرین میخواهد پیش نمیرود…
- نام کتاب: یک تبسم
- ژانر: عاشقانه درام اجتماعی
- نویسنده: مامیچکا
خلاصه کتاب
سایه روشن داستانیست با نقاط تیره و روشن...
داستانی که دختری زیبا و جسور در پس سایههای زندگیاش به دنبال آیندهای روشن گام برمیدارد...
سایه، دختری که مورد خیانت ناجوانمردانهٔ عزیزانش قرار میگیرد و به ناحق قضاوت میشود...
- نام کتاب: سایه روشن
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: آزاده مظفری
خلاصه کتاب
رُز دختری از یه خانوادهٔ سنتی و مبادی آدابه، که بنا به دلایلی پدرش کمر همت میبنده به شوهر دادنش.
رز که خونوادهش رو خیلی دوست داره، تصمیمی میگیره که نه سیخ بسوزه، نه کباب...
یعنی نه عزیزانش رو ناراحت کنه و نه خودش تو چاه ازدواج بیفته!
- نام کتاب: شوهر شایسته
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: م.ق.ترنج
خلاصه کتاب
من اِلوینم...
دختر هجده سالهای که برای فرار از تنهایی قبول کردم یک سال و همخواب رئیس مافیای خشنی بشم که دوازده سال ازم بزرگتر بود و یه عروسک برای رفع نیازهاش، میخواست.
رئیس مافیایی که افتخارش سنگدلیش بود و آدماش بهش لقب شکارچی داده بودن.
قوانین زیادی داشت و مهمترینش، قانونی بود که برای روابطش وضع کرده بود؛ عاشق شدن ممنوع!
متاسفانهعلیرغم اخطارهایی که داده بود، طی زمانی که باهاش زندگی میکردم عاشقش شدم و...
••••●ʝ✮ιи💎
- نام کتاب: تصاحب
- ژانر: عاشقانه مافیایی بزرگسال
- نویسنده: شیوا اسفندی
خلاصه کتاب
پدر امیر و پدر بی تا، دوستان قدیمی و صمیمی هستن.. امیر ازدواج ناموفقی رو پشت سر گذاشته و حاضر به ازدواج دوباره نیست، اما پدرش شرط واگذاری مدیریت شرکتش رو به امیر، ازدواج با بی تا گذاشته.. بی تا ناگزیر به ازدواجه چون پدرش بیماره و درآمدشون ناچیز.. در دوران عقد امیر و بی تا، پدر بی تا میمیره و بی تا ازدواج رو بهم میزنه.. حالا بعد از دوسال بی تا برای امیر کار میکنه و امیر متمایل و علاقه مند به بی تا شده ولی……….
- نام کتاب: بی تا
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: بهاره حسنی
خلاصه کتاب
۱۶ساله شده بودم. در شب جشن تولدی که قرار بود جشن بله برونم باشد و خاله برایم انگشتر نشان بیاورد اما تولدم شده بود و خانوادهی خاله نیامده بودند...
یاسین نیامده بود و من مانده بودم با دنیایی از ترس و اضطراب!
من مانده بودم با این حال که دیکر دختر قبلی خانه نبودم! اما یاسین برای محرم شدنمان نیامد...
نیامد که نیامد...
یاسین رفته بود...
- نام کتاب: مست بی گناه
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مهین عبدی
خلاصه کتاب
رَسام جدیری بزرگ طایفۀ جَدیریهاس... چی میشه که اون از اهواز به تهران میاد و مسیر زندگیش گره میخوره به دختر هفده سالۀ یحیی،همسر مادرش؟ اون قراره پدر باشه برای دختر بیکس و بیدست و پای یحیی یا مرد رویاهاش؟ چطور میتونه دختری که از نظرش دوست داشتنی نیست رو با خودش ببره اهواز و بشه پناهِ بیپناهیاش؟
- نام کتاب: طلایه دار
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: دلیار
خلاصه کتاب
دختر قصه کافه داره و خیلی شیطون و شاده
پسر داستان اما خیلی جدی و مذهبیه!
این دختر، پسره رو به زور سوار موتور میکنه، میبرتش برف بازی، کله پاچه به خوردش میده، مجبورش میکنه نصف شبی از دیوار بالا بره.. دست تقدیر باعث میشه این دوتا آدم که هیچ شباهتی به هم ندارن، با هم رو به رو بشن و ... داستان آقا سید و این دخترک شیطونمون به کجا ختم میشه؟! چی میشه که این پسرِ مذهبی عاشق این دختر میشه
- نام کتاب: نیم نگاه
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فاطمه مفتخر
خلاصه کتاب
هدیه خبرنگار است وبا پدر و نامادی و دختر نامادری اش زندگی می کند واز زندگی با نامادری و دخترش رضایت چندانی ندارد.
اخیراسردبیر جدیدی با روحیه خشک و سخت و جدی وغیرقابل انعطافی وارد دفتر مجله شده که تا حدودی محیط را مشموش کرده و در این بین رفتارهایی از خود نشان داده که سوءظن هدیه را برای رابطه ناسالمش با دختر نامادری اش فراهم کرده
- نام کتاب: آقای سردبیر
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مرضیه نعمتی